تات در گذر تاریخ ، زبان قدرتمندی بود و در بخش وسیعی از خاک ایرانتا قفقاز کنونی (که هنوز دوشقه نشده بود)را شامل می شد. آمده استکه امروز از آن زبان فراگیرتنها چندشهردرزنجان ، قزوین ، گیلان و اردبیل ـاطراف خلخال (کلور)بر جای مانده و با آن تکلم می کنند .زبان پر آوازه ای که آمیخته با زبان های دیگر به گویش و لهجه های رنگارنگی مبدل شده که همانند گل های زیبا دایره ی آفرینش واژگان را در دل خود پرورانده است.
جالب اینجاست که هر گویش از این زبان شیرین ، بزرگان و پیشقراولان خود را دارد. نظیر علی عبدلی با شعر زیبای «بُوبْشَمکلورbobešamkelor، طاهرخانی و... که یکی از پیشقراولان این زبان شیرین استاد علی پدرام است.کهن سروی که از جان برای این زبان مایه گذاشته است .
قبل از هر نکته ای،لازم است گفته آید، راقم این سطور بنا نداردبه نقد سیادِن بپردازد.چرا که در آن جایگاهی قرار ندارم تا به عمق این اثر سترگ رفتهوآن را کالبد شکافی نماید.تنها جهت معرفی از این شاهکارشعر بلند تاتیبه گویش تاکستانقزوینکه از افتخارات سرزمین ماست به همین مقدار بسنده شده است.از این شاعربرجسته ی ساکن تاکستان آثار بیشماری پیش روی مان قرار دارد در بیوگرافی از استاد در رسانه ها اینگونه آمده است :
«علی پدرام در ۳۰اسفند ۱۳۲۵در تاکستان به دنیا آمد از ۵سالگی به مکتب رفت و قبل از تحصیلات ابتدایی کتاب های قرآن و چندین کتاب مذهبی و قسمت هایی از گلستان سعدی را در محضر مکتبدار مرحوم ملا رمضان روخوانی کرد.پس از تحصیلات ابتدایی برای گذراندن دوره متوسطه به قزوین رفت.پس از اخذ مدرک دیپلم در رشته ادبی به دلیل پر هزینه بودن تحصیل در دانشگاه(که در آن زمان رایگان نبود) علیرغم میل باطنی به سربازی رفت و پس از آن به استخدام ثبت احوال درآمد.در سال ۵۳در مدرسه عالی علوم اقتصادی و اجتماعی قزوین ( دانشگاه بین المللی امام خمینی ) در رشته علوم اجتماعی پذیرفته شد و در سال ۵۷مدرک کارشناسی خود را اخذ کرد.سرودن شعر و تحقیق را از سال ۴۵آغاز نمود و تا کنون چندین کتاب به شرح زیر به چاپ رسانیده است :
۱ـ آوای تات : مجموعه شعر به زبان باستانی تاتی (زبان مادری شاعر) در قالب های مختلف شعری با آوانگاری لاتین و ترجمه فارسی.
۲ـ نهج البلاغه منظوم
۳ـ جای پای عبید زاکانی : ترجمه منظوم رساله دلگشای عبید زاکانی در قالب های مختلف شعری
۴ـ داستانزد (ضربالمثل های تاتی تاکستان) : شامل ۱۸۰۰ضرب المثل تاتی با آوانگاری لاتین و ترجمه فارسی و شرح مختصر هر ضرب المثل
۵ـ منظومه جمیله و جمال ( در جستجوی پدرامشهر ) : با اقتباس از یک داستان واقعی در قالب ۱۸۶۰بیت مثنوی
۶ـ منظومه دو جلدی سمک عیار : بازگردان کتاب سترگ پنج جلدی سمک عیار نوشته فرامز خداداد ارجانی در قالب ۴۶۰۰۰بیت مثنوی
۷ـ کتاب رقص مهتاب : گزیده ای از دیوان اشعار پدرام
۲۷۷ صفحه در قالب غزل و دیگر قالب های شعری کلاسیک و نیمایی
۸ ـ سلوم ای پیر:دومین منظومه تاتی در قالب های مختلف شعری با آوانگاری و ترجمه فارسی
***
کتاب های آماده ی چاپ:
۱ـ منظومهی سفر به کانون
۲ـ صدای پای باران
۳ـ هزار و یک سخن
۴ـ چارانه های پدرام در سایه سار خیام
۵ـ کتاب رقص گندمزار
۶ـ مجموعه شعر های طنز
دغدغه ی شاعر را می تواندر مقدمه ای که سال های دور بر روی این منظومه نوشته و درد مندانه به آن اشاره داشته و چه حکیمانه آورده است :«زبان گفتاری "تاتی" یکی از ریشه های اصلی زبان فارسی باستان استکه مدت ها قبل از اسلام گویش ساکنان ایران مرکزی بود، و با اندکی اختلاف لهجه قسمت هایی از شمال و جنوب و حتا خراسان بزرگ را هم تحت پوشش خود داشته است.هم اکنون بصورت پراکنده در بلوک زهراء ، رامند،اشتهارد، قسمتی از طارم علیا، رودبار الموت ، سنگ سر سمنان ، ، قسمت هایی از دماوند ، منطقه ای از اصفهان و حتا بخشی از تاجیکستان شوروی[جمهوری تازه استقلال یافته ای کهدر زمان نگارش مقدمه سیادِن بخشی از خاک شوروی بود و شاید قسمتی از مناطق دیگر که نگارنده از آن بی اطلاع است] با این لهجه صحبت می کنند. متأسفانه هیچ گونه آثار مکتوبی ازنی گویش به دست مان نرسیده است و با گذشت زمان مورد هجوم دیگر زبان ها نیز قرار گرفته است و آمیزه ای از لغات و ترکیبات ترکی ، عربی ، و... به ویژه فارسی کنونی را در خود جای داده ، بسیاری از واژه و اصطلاحات اصلی آن از بین رفته یا در حال از میان رفتن است . از این رو با دلبستگی خاصی که به سنت ها ، آداب و رسوم ، ضرب المثل ها ، بطور کلی به فرهنگ جامعۀ خود داشته و علاقه ای که به زنده نگهداشتن اصطلاحات ، واژه های و ترکیبات زیبا و بسیار غنی این زبان مادری می ورزیدم و از دیر زمانی آرزوی ثبت کتابت قسمتی از فرهنگ و زبان خود را و ارایه ی آن به هم زبانان علاقه مندرا در سر می پروراندم در نتیجه قطره ای از این دریا را در قالب ترکیب بندی ارایه می دهم که با آهنگ ترانه های فولکلوریک تاتی سروده شده و گویا قسمتی از آداب و رسوم این سنتها ، بازی های کودکانه ، مراسم عروسی ، عزا ، شب نشینی ها ، کارهای کشاورزی و با غداری در طول سال ، ابزار و شیوه ی برداشت محصول ...است».
شاعر آرمان ها و میراث آباء و اجدادی قوم خودرابا هجوم فرهنگ های وارداتی در خطر می بیند و به این باور رسیده است که درنگ جایز نیست و بایدبهآن بخش از آب نریخته را که دم دست مان بودهواجب است کهحفاظت نمود:
از آنجایی که شاعر زبان تاتی و فرهنگمنطقه ای راکه در آن زندگی می کندبه خوبی شناخته و با آن هاعمری را سپریکرده و در طول زمان واژگان محلی که با آنها دست و پنجه نرم کرده است و در چیدمان ،روح کلام همان واژه را که در فرهنگ عامه در هم آمیخته و در دامن شعر قرار می دهد تا باتکیه دادن به تاریخ،پاره های بجای مانده از همان فرهنگ را حفظ نماید:
شعرهای ابریشمین ویکه با رنگ های زینتی گره خورده اند همانند قالیچه ای خوشرنگ در آمده که تاروپودش با آداب و رسومپیوند دارد و هر سطر از شعر را با شانه کوب کردن به زیبایی بافته و شده است آنچه که در دست ماست:
به واسطه ی رشد و گسترش روز افزون تکنولوژی و داد و ستد واژگان بیگانهکهعرصه را برای واژگان محلی این روزها تنگ کرده است و در حالت شادابیو خمودگی،شاعر چاره ای نمی بیند تابا غربال کردن و الهام گرفتن از ایجاز تصویر به حفظ شان برآیدکه از گذشته های دور برای وی به ارث مانده است وبه درستی هم دریافته که می بایست امانت دار خوبی برای آینده گان باشد.
سوژههاآمیخته ای از روایات عامه و فلاش بگ به گذشته است وآرام بخش ذهن مخاطب میگردد. پرسوناژهایی که با پیچش روایت ها ،در هم آمیخته وشاعر نمی خواهد کُند و زمین گیرگردد تابه فراموشی سپرده شود.
شاعر با سرودن این منظومه ی بلند و دنباله داربا تاریخی سرکار دارد که در جای جای بندها عمیقاً با آن درگیر است و برای تجدید آن در کنار ردیف و قافیه های دست و پا گیرکه گاهی دست و پای شاعر ار می بندد از جان مایه آمده استو خواستهبا تعهد و عشقی که به زبان خویش دارد و با مدد واژگان آن آثار رشک بر انگیزی را برجای گذارد.
نغمه های ساده و پرمحتوا در حین زیبایی کلام تاتیِاین مجموعه دامنه ی وسیعی از نظریه های مردم شناسانه را با خود دارد و در قطعیت فرهنگ مردم یک دایرة المعارف زبان تاتی به حساب می آید و در دیگر سو و در نگریستن به موزاییک واره ی فرهنگ اقوام ایرانی بخشی از تاریخ و فرهنگ شفاهی ماندر آن نمایان گشته است:
یکی از زیبایی هایمنظومه یسیادِن این است که شاعر خواسته در جهت بازگشت به خویشتن در بازخوانی بهگذشته رودر روی نَسَب سازی ای جعلی و داستان سرایی های افسانه ای ایستادگی کند که در این سال ها به اشکال گوناگون به جان فرهنگ اصیل گذشته مان افتاده و می خواهد بگوید تا از آن غافلنباشیم :
تو چشم منی، دستم ، پایم ، زبانم و همه ی اندامم .تو «پدرام شهر» منی من هم پدرام تو هستم .تاجانوتواندارمقدرتوراخواهمدانست»پدرام«منهم).
شاعر بخوبی می داند که در این مدل از شعرها ، اثر صرفاً یک ابزار بیان مطلب استتاتصاویر در خدمت توصیف و تشریح وقایع قرار می گیرد.
***
استاد علی پدرام همانند هژار ، هیمن در زبان کردی ،افراشته در گیلکی و درزبان شعرترکی شهریار زمانه ی ماست.نیاز استاساتید دانشگاه و آن هایی که قلم در دست دارند و در این وادی قلم فرسایی میکنند، از کنار آثار رشک بر انگیزی که تنها یک نمونه از آن که «سیادن»استاد پدرام باشد را می بایست نسل امروزی در استان های دور دست که به زبان تاتی تکلم می نمایند بدانند که پیر پیشکسوت و پدر زبانتاتی چه آثاری را با این زبان شیرین خلق کرده است؟ البتهباز تکرار می کنم منِ تالش زبان این اجازه را به خود نداده و نمی دهم وارد حریماین اثرذیقمت شوم و با پوزش از این فرهیخته ی نازنین تات زبان تنها می توانم گله گذار از تات زبانانی باشم که وظایف شان است تا در این وادی ورود کنند .اگر کُردها این هژار و هیمن تات زبان را می داشتند اروپا را با آن فتح می کردند و ما در استان گیلان چرا نبایست از آثار چنین اساتیدی بی خبر بمانیم ؟.
درسهام منظومه های محلی زبان های ایرانی «سیادِن» خواندنی و در تاریخ ماندنی است و تات زبان های جهان هستی تلاش های «علی پدرام» را از یاد نخواهند برد.چرا که سیادِن در محتوا وساختمان منطبق با فرهنگعامه ،همانگونه که در بالا آمدیک شاهکار است و آنچنان لطیف و صمیمی ست که شاعر از در هم آمیختن واژگان تاتی معجونی ساخته که همچون قند در دل خوانندهآب می شودو آیندگان را هم شربت گوارا خواهد بود تا از خنکی طرح مباحث پایه ای که در شعر نمایان است لذت ببرند.